پرتوپرتو، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

دونفرونصفى...

پرتویه عشقم

1392/2/3 18:48
نویسنده : مامانى پرتو
479 بازدید
اشتراک گذاری

باغ کنار چشمهای تو بی طراوت است......

تو از بس برای من عزیزی

خودم را فراموش کرده ام....

پرتوام......

تو کودکی های منی یا پدرت؟

که اینقدر دلنشین و دلبرانه ای

تو کدام مایی؟

فدای تو تمام لحظه های من

پرتوام.......

مامانی نوشت:شیطونیات قشنگهچشمکقلبقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

علامه کوچولو
10 اردیبهشت 92 15:01
جبرئیل آمده بود ..
علی و جمله ملائک بودند ..
و محمد، عرق وحی به پیشانی داشت ..
و خدا داشت ترنم می‌کرد !!
در میان سخنانش، غزلی نغز سرود ...
نام آن شعر نکو ، "حضرت زهرا" بود!
********************
سلام بانو! عيدت و روزت مبارك


روزشما هم مبارک عزیزم
الناز مامان بنیا
16 اردیبهشت 92 15:05
هیلی قشنک نوشته بودیی


مرسی عزیزم
ALI
18 اردیبهشت 92 19:24
سلام
خوبی؟
داشتم رد می شدم دیدم وبلاگ زیبایی داری
گفتم پیشنهاد بدم که شما سایت منو لینک کن و خبر بده من هم شما رو در وبلاگ خودم لینک بزنم

وبلاگ من : http://ative.blogfa.com/
سایت من :www.wavesoft.ir
با تشکر فراوان




سلام ممنون که به وب دخترم سرزدین من شمارو لینک کردم
ازاده مامان هانا
5 خرداد 92 23:15
تارا قشنگ می نویسیاااااااااااااااااااا مرسی فوق العلاده بود عشقتون مستدام